اولین باری که رادین با بابا علی میره استخر
سلاممممممممممممممممممممممممم سلامممممممممممممممممممممممممم عششششششششششششششششق مامممممممممممممممممممممممممممان وووووووووووووووووووووووووووووووووووو باببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببا امروز ١٨ اسفند است هوا نسبتا سرد و آفتابی است دیشب عمه سمیرا آمد خونه ما و با اصرار زیاد رادین خونه ما موند پسرم اینقدر عمه سمیرا رو دوست داره نگذاشت عمه شب به خونه برگرده هر چند عمو مهدی این همه راه آمد دنبال عمه سمیرا ولی فایده ای نداشت و هر طور شده عمه را راضی کرد شب پیش ما بمونه و از آنجایی که عمه سمیرا رادین ...