رادین میرزاییرادین میرزایی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

رادین گل بی همتای زندگی

هیجان های گل پسرم برای تولد سه سالگی

رادین به روزهای پایان دو سالگیش نزدیک و نزدیک تر میشه و این روزها همراه با هیجان و شوق تولد برای پسرم شادی آفرین تر است . رادین خوشحاله سی تولد ، رادین میرقصه سی تولد، رادین میخونه  تولد تولد تولدم مبارک پسر قشنگم مبارکه مبارک الهی صد ساله بشی گل پسر ما تقریبا بعد از ١٥  دی با همدیگر رفتیم و خریدهای تولد را انجام دادیم آخه رادین جونم امسال بیشتر از هر سالی جشن تولد و مهمانی و کیک تولد و شمع و بادکنک بازی را احساس می کنه آخه پسرم امسال آقا شده  بزرگ شده .  از بین سه نمونه کیکی یکی از کیکها را به سلیقه گل پسر انتخاب کردیم  آخه رادینم هر روز می پرسه مامان ...
14 بهمن 1391

تولد حضرت محمد مبارک باد , سپاس که پسرم سلامته

    عیدتان فرخنده و خجسته باد رادین گلم این عید را به همه مامان های دلسوز و  پدر های فداکار تبریک می گه   مامان جون و مامانی عزیزم باباسی و آقاجونم خاله یاسی و عمه سمیرا عمو های خوبم و دایی های مهربونم  عیدتون مبارک  سسسسسسسسسسسسسسسسسسسلام به عشق مامانی چند وقتی بخاطر مشغله های روزمره و صد البته کارهای روزمره آقا رادین گلم  نتونستم برات بنویسم امروز تولد حضرت محمد است بابا علی و رادین کوچولو در خواب نازند من هم دلم نیومد بیدارشون کنم و فرصت را غنیمت شمردن و خواستم در این روز  عزیز به درگاه باری تعالی دعا کنم و خدا را شکر که پسرم را سلامت و تندرست...
14 بهمن 1391

یک نگرانی دیگه برای مامان

  سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام سلام پیشی ملوس مامانننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن سلام عشق مادر عزیز دل مادر الان که دارم این قسمت از وب لاگ را برات می نویسم شما 2 سال و 11 ماو 12 روزه هستی قبلا هم گفتم که من این وب لاگ را دیر برات باز کردم ولی از آنجایی که خاطراتت را در دفتر خطراتت ثبت می کردم باز نویسی آنها چندان دشوار نیست فقط وقت گیره که آن هم برای من که درباره عشقمم می نویسم مثل آب خوردن میشه به قول انگلیسیها   IT IS  A PIECE OF CAKE چند وقتیه که نگرانی جدیدی اضافه شده و اینکه مدتی هست پوست لبهات رو میکنی همه راهکارهایی که فکرش را کردم که مناسب باشه ب...
14 بهمن 1391

بابا علی مهربونم تولدت مبارک

پدر چشم و امید زندگییی پدر رویای هستی در زمینی پدر باشی سلامت در همه حال الهی  بعد از این غم را نبینی   پدر بزرگوارو همسر فداکار  قبل از هر چیز یک عذر خواهی از اعماق وجود از مامان شبنم و رادین عزیزمان پذیرا باش و اون اینه که تولدت را چند روز دیر تر گرفتیم و علتهایش هم این که شما در ماموریت بودی و این که حال ندار بودی و امروز که بهتر شدی جشن تولدت را بر گزار کردیم. مامان شبنم برای بابا علی کیک پخته اونم مدل اسمارتیزی خومزه است نوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووش جا...
13 بهمن 1391
1