خوشحالی رادین برای جشن چهارشنبه سوری مراقب باش گل پسرم
امروز جمعه 10 اسفند است و قرار بود از طرف قالیشویی بیایند و مبلهامون رو بشویند ساعت 1:30 آمدند که همزمان هم عمه سمیرا با عمو محمد آمدند و برای ما آش آوردند بعد از یک ساعت که خواستند برند شما هم خواستی باهاشون بری و رفتی حالا مامان و بابا رو تنها می گذاری و می ری باشه ناناسی دلم گرفت....................... ولی باید بگم اولش مایل به رفتن نبودی و بعد آمدی و گفتی مامان اجازه می دی بابا اجازه می دی و رفتی .
رادین جان مراقب باش
البته با این سر و صدای ششتشو و نامرتبی و بهم ریختگی خونه بهتر شد که رفتی بعد از انجام شدن کارها من و بابا شب آمدیم خونه مامان جون و بابا هم یک سری وسایل آتش بازی بی خطر برات برای روز چهارشنبه سوری گرفت ولی شما که مهلت ندادی و تقریبا تمامش رو تو حیاط روشن کردیم خیلی ذوق می کردی و اجازه نمی دادی کسی به وسایل دست بزنه و خیلی هم احتیاط می کردی و فاصله را رعایت می کردی .البته من از این احتیاطت خوشم می یاد که اینقدر مراقب خودت هستی و بیگدار به آب نمی زنی آفرین گل پسرم چون این وسایل ممکن بی خطر یا کم خطر باشه ولی به هر حال باید احتیاط کرد و فاصله رو رعایت کنی .
هر چند سالهای پیش اصلا از خونه بیرون نمی رفتیم چون من از این کارها خوشم نمی یاد و همیشه ته دلم یک احساس ترس از این اتش بازیها دارم ولی امسال می خوام راضی بشم و باهات کمی فشفشه و ترقه های زنبوری و پروانه ای کم خطر روشن کنم انشاء اله که خطری نداشته باشه و یک کم برای پسرم شادی آفرین باشه .چون من دیدم که این وسایل چه ها بر سر بچه ها و بزرگتر هایی که به صورت غیر قانونی و در حجم زیاد از اینها استفاده می کنند داره و باعث چه ضررهای جانی جبران ناپذیری می شه .
خدایا خودت خطر را از فرزندم دور کن .