رادین میرزاییرادین میرزایی، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

رادین گل بی همتای زندگی

صدای قلب رادین عزیزم

    ٢٣ شهریور اولین روزی بود که مامان صدای قلبت رو شنید به همراه پدرت رفته بودیم سونوگرافی و با شنیدن خبر سونوگرافی فهمیدم که پدرت خیلی خیلی خوشحال شده . من هم از خوشحالی گریه ام گرفت .  عزیز دلم من تا ٥ ماهگی هیچ حرکتی رو از شما در شکمم احساس نکرده بودم و حالا ضربه های کوچکی را به زیر شکمم می زدی که نشانه خیلی خوبی از تحرک و جنب و جوشت بود . مامان در دوران بارداری زیاد چاق نشد آخه مامانت برای سالم به دنیا آمدنت خیلی از مسائل را رعایت می کرد . به دستور خانم دکتر نرمشهای ساده ای روانجام میدادم ؛ وقتی تهران میرفتم حتما به کلاسهای شیردهی و مراقبتهای بارداری می رفتم . تماما کارها...
16 آذر 1392

ورود رادین به باغ زندگی

به نام  آن یگانه بی همتایی که این هدیه الهی را به من ارزانی داشتی . پسرم  در یک روز زمستانی در تاریخ 15 بهمن سال 1388 در ساعت 8:10 در بیمارستان پارسیان متولد شد .عزیزم ورودت را به این دنیا خوش آمد میگم .امیدوارم که بتونم مامان خوبی برات باشم و تمام سعیم را برای رشد وشکوفاییت میکنم . اسم خانم دکتر رادین سرکار خانم دکتر بیدگلی بود و چه دکترنازنینی بود. گروه خونی رادین مثل مامانش A مثبت وای عزیزم چه تفاهمی , قدش 51 سانت , دور سرش 5/36 سانت و دور سینش هم 32 سانت بود. در بیمارستان واکسن های هپاتیت ، ب ث ژ و پولیو را بهش زدند بگردم مادر روز جمعه ساعت 2:50 از ب...
1 بهمن 1391

خبر خوش زندگی مامان

اولین روزی  که من و پدر رادین متوجه حضور رادین در این دنیا شدیم وصف ناپذیر است . دقیقا ساعت ١١ صبح روز ١٥ اردیبهشت سال ٨٨ درست زمانی بود که من برای گرفتن جواب آزمایش از محل کارم مرخصی ساعتی گرفتن و به آزمایشگاه تجریش رفتم . اولین کسانی که از این خبر مطلع شدن پدر رادین و سپس مامانی رادین بودند و این خبر خوش را بعد از چند هفته به اطلاع بقیه رساندیم. در همون روز بود که اولین سونوگرافی از رادین را گرفتم . اولین حرکات پسرم وقتی تو شکمم بود درست از ٥ ماهگی شروع شد که به صورت ضربه های ریزی در زیرشکمم احساس می شد الهی دورت بگردم عزیزم . ...
30 دی 1391
1