رادین میرزاییرادین میرزایی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

رادین گل بی همتای زندگی

چهارمین عید رادین گل مامان

چهارمین بهار زندگانیت مبارک باشه گل مادر عمرم ، امیدم،زندگیم ، هستیم دیدن شکوفاهای بهاری برتو تهنیت عمرت بلند و سلامتی هدیه الهی همراه تو باد   حلول سال ١٣٩٢ بر شما رادین گلم مبارک باشه ، ٤ سال از عمرت را در کنار ما  گذراندی و شادی و صمیمیت را به خانه ما ارزانی داشتی .امیدم ، ای ستاره بلندم از این که در کنار ما هستی بینهایت خدا را شاکرم.  امیدورام بتوانم قدر دان این نعمت و موهبت الهی باشم .در این جا لازم می دانم از پسر نازنینم به خاطر بد خلقی ها و بد اخلاقیهایم در سالی که گذشت عذر خواهی کنم . از این که خواسته  ونا خواسته اسباب ناراحتی فرزندم را فراهم کردم پوزش میخ...
18 فروردين 1392

رفتن رادین به سرعین و آب گرم برای سومین بار

٩ فروردین به همراه بابا علی و مامانی و دایی محمد و دایی مهدی عازم  رفتن به سرعین شدیم هوا نسبتا خوب بود و حال اقا رادین چندان مساعد نبود و کمی تب داشتی من راضی به رفتن نبودم ولی گاهی اوقات باید تسلیم شرایط باشی . با دادن داروها به  پسرم و بهتر شدن حالت راهی شدیم . ما از راه استارا به سرعین  رفتیم و از مناظر طبیعت خیلی  لذت بردیم ولی هر چه به اردبیل و سرعین نزدیک می شدیم هوا کمی سرد تر می شد . حدود ساعت ٤ به سرعین رسیدیم و من به همراه رادینی و مامانی  به اب گرم سبلان رفتیم  . مامانی خوشحال بود چون برای پاها ی مامانی این آب گرم لازم بود .بر خلاف همیشه هوا افتابی و خوب بود و من خیلی خوشحال شدم چون...
17 فروردين 1392

سالگرد عقد مامان و بابا مبارک و ( دعوت شدن به مهمانی )

  امروز پنج شنبه ٢٤ بهمن ١٣٩١ است و ما به  مهمونی عمو صفا و نداجون دعوت شدیم  من به همراه آقا رادین رفتیم و یک کادویی ناقابل برای ندا جون و عمو صفا خریدیم  و با وجود این که همان روز سالگرد  عقد من و بابا علی بود و با همه  مشغله های  عید و خونه تکانی و خرید تصمیم گرفتیم که بدون رادین به مهمانی بریم و رادین عزیزم را پیش مامان جون بگذاریم که البته مامان جون هم برای شما منقل و کباب آماده کرده بود تا حوصله ات سر نرود و با بابا هم تماس گرفت که چرا رادین را نمی بریم پیشش  ولی در لحظات آخر تصمیم من و بابا علی عوض شد و رادین را هم باخودمون بردیم آخه پسر گل من که اذیت و ازاری نداری و پسر خیلی خ...
11 فروردين 1392

ساختن تقویم 92 برای رادین

امسال مثل هر سال دوست دارم یک یادگاری  زیبا از خانواده  خودمان به بقیه اعضاء خانواده بدهیم  . اول  یک سری تحقیقات انجام دادم  و بعد از مدتی بین کارت پستال ، تقویم و  عکس و یک هدیه کوچک تصمیم گرفتم که تقویم  ٩٢ رادین خان را بسازیم و یک تقویم رو میزی برای خودمان و دو تقویم دیواری سفارش دادیم یکی  برای خانواده مامان جون و یکی برای خانواده مامانی که بر روی دیوار نصب کنند و  هر وقت خواستند به تاریخ روز شمار نگاهی بندازند من و بابا علی و رادین گلم را ببینند مبارک باشه . برای  کلیه بچه های فامیل هم برعکس سالهای قبل که هدیه می دادیم تصمیم گرفتیم که مبلغی نقدی تقدیم کنیم  تا به سل...
28 اسفند 1391

خوشحالی رادین برای ماشین خریدن بابا علی

رادین امروز خیلی خوشحاله و از صبح که از خواب بلند شده پشت سر هم از مامان می پرسه پس بابا کی می یاد کی ماشینش رو می یاره آخه بابا علی ماشین جدید خریده . مبارک باشه بابا جونم انشاءاله که ماشین بنز و بی ام وپورشه بخری  شما لایق بهترینها هستی و توانایی و قدرت داشتن بهترینها رو هم داری   چند وقتی بود که بابا علی ماشینش رو فروخته بود و  قرار بود دوباره بخره ولی بهر بهانه ای ماشین خریدن بابا عقب می افتاد ولی الان چند وقتی که  شرایط برای خرید جور شده امروز بابا علی ماشینش رو تحویل گرفته مبارک باشه و به خاطر همین  رادین خیلی خوشحال و راضیه .نمی دونم چرا...
21 اسفند 1391

پیشاپیش سال نو مبارک( از طرف رادین و مامان شبنم)

با آرزوی ۱۲ ماه شادی، ۵۲ هفته پیروزی، ۳۶۵ روز سلامتی، ۸۷۶۰ ساعت عشق، ۵۲۵۶۰۰ دقیقه برکت، ۳۱۵۳۰۰۰ ثانیه دوستی. سال نو مبارک باد رادین و مامان شبنم پیشاپیش سال نو رو به همه مادر ها و پدر های عزیز  ودلسوز تبریک عرض کرده و امیدواریم که در کنار تمام اعضای خانواده سالی پر از خیر و برکت و سلامتی را پیش رو داشته باشید    سبزه: تولد دوباره ، حيات نو و سبز بودن سمنو: ثروت و فراواني و وفور سنجد: عشق سير: دارو و درمان سيب: زيبايي و سلامت سماق: رنگ طلوع آفتاب سرکه قرمز : سن و صبر و عقل سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زيبائي سکه زرد : ثروت ...
20 اسفند 1391

دل رادین برف بازی می خواد ( اولین برف در سال 91 )

مادر به قربون اون نگاه معنا دارت بره رادین در حال درست کردن ادم برفیشه   اینم یک عکس از رادین به همراه دوستش نگار و شیما آدم برفی رادین کامل شده به به چه خوشگل ساختی   اینم آدم برفی سوگل و شیما و سیما  ،  آفرین بچه ها   امروز  پنج شنبه ١٧ اسفند ماهه و از ابتدایی که از خواب بیدار شدیم برف از آسمان می بارید کل دیشب برف باریده بود و حدود ١٠ سانتی برف بر زمین نشسته بود  . رادین گل مامان هم وقتی از خواب بیدار شد خیلی شاد و خوشحال شد وقتی برفها را دید شروع کرد به اصرار...
19 اسفند 1391