دل رادین برف بازی می خواد ( اولین برف در سال 91 )
مادر به قربون اون نگاه معنا دارت بره
رادین در حال درست کردن ادم برفیشه
اینم یک عکس از رادین به همراه دوستش نگار و شیما
آدم برفی رادین کامل شده به به چه خوشگل ساختی
اینم آدم برفی سوگل و شیما و سیما ، آفرین بچه ها
امروز پنج شنبه ١٧ اسفند ماهه و از ابتدایی که از خواب بیدار شدیم برف از آسمان می بارید کل دیشب برف باریده بود و حدود ١٠ سانتی برف بر زمین نشسته بود . رادین گل مامان هم وقتی از خواب بیدار شد خیلی شاد و خوشحال شد وقتی برفها را دید شروع کرد به اصرار که مامان بریم برف بازی مامان بریم برف بازی .....................
من حدود ٢ ، ٣ ساعتی شما رو تو خونه سرگرم کردم طبق روال هر روز اول شیر و بعد از نیم ساعت صبحانه رو خوردی و شما هم مشغول کارتون دیدن شدی ولی دست از سر مامان بر نداشتی مامان بریم برف بازی مامان بریم برف بازی برف بازی ..... .
ماشاءاله اگه کاری رو بخوای انجام بدی آسمون به زمین بیاد زمین به اسمون بره باید انجامش بدی از این مصمم بودن در کارهایت خیلی خوشم می یاد شاید بعضی ها لجبازی بدانند اما من اراده قوی می نامم امیدوارم که در تمام کارهای مهم زندگیت همین طوری باشی گل گلابم ،امیدم، عمر زندگی مامان و بابا
حدود ساعت ١١ با هم رفتیم بیرون به بهانه خرید از سوپری خواستم که یک سری هم بیرون بزنیم و با هم برف بازی کنیم و زود برگردیم ولی داخل حیاط همه بچه هارو دیدیم و شروع به برف بازی و پرت کردن برف به همدیگر گردیم .
دوستات همه آمدند صوفیا ، سوگل ، شیما و سیما و نگار همه آمدند و کلی باهم بازی کردید و شروع به مسابقه دادن کردیم ، درست کردن ادم برفی .
حدود ٢ساعتی پایین بودیم و حسابی که خسته شدی ساعت٢ آمدیم خونه و اقا رادین بعد از خوردن ناهار خوابش گرفت و ٣ ساعتی خوابیدی خوش بخوابی گل گلاب مامان .
در بالا عکسهای برف بازی کردنت را به یادگار گذاشتم تا لذتش رو ببری.
آرزو دارم که روحت به پاکی برف جاودانه باشد
آرزو دارم که نقش برفاب بر بند بند وجودت ببندد
آرزو دارم که چشمات به تیزی و شفافیت برف بدرخشد
آرزو دارم که لبانت به گرما گرم آفتاب تابیده بر برف باشد