رادین میرزاییرادین میرزایی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

رادین گل بی همتای زندگی

رفتن رادین به سرعین و آب گرم برای سومین بار

1392/1/17 16:55
نویسنده : مادر رادین
1,780 بازدید
اشتراک گذاری

اینم یک عکس زیبا  از گردنه حیرن

٩ فروردین به همراه بابا علی و مامانی و دایی محمد و دایی مهدی عازم  رفتن به سرعین شدیم هوا نسبتا خوب بود و حال اقا رادین چندان مساعد نبود و کمی تب داشتی من راضی به رفتن نبودم ولی گاهی اوقات باید تسلیم شرایط باشی . با دادن داروها به  پسرم و بهتر شدن حالت راهی شدیم .

ما از راه استارا به سرعین  رفتیم و از مناظر طبیعت خیلی  لذت بردیم ولی هر چه به اردبیل و سرعین نزدیک می شدیم هوا کمی سرد تر می شد .

حدود ساعت ٤ به سرعین رسیدیم و من به همراه رادینی و مامانی  به اب گرم سبلان رفتیم  . مامانی خوشحال بود چون برای پاها ی مامانی این آب گرم لازم بود .بر خلاف همیشه هوا افتابی و خوب بود و من خیلی خوشحال شدم چون برای پسرم بهتر  بود .

آقا رادین شما باید با بابا علی می رفتی ولی چون کمی حال ندار بودی بهانه کردی که می خواهم با مامان به استخر برم .مامان هم شما را یواشکی به داخل برد تا ساعت ٧ در داخل استخر بودیم و وقتی بیرون امدیم ساعت ٧:٣٠ بود .یک خانمی پرسید چطور پسرت رو داخا آوردی و مامان یک دروغ مسلحتی گفت که رادین دو سالش است که بعید می دونم کسی باورش شده باشه .

niniweblog.com

 بهر حال اقا رادین حسابی خسته شده بودی و بعد از آمدن از استخر و شام خوردن سوار ماشین شدیم تا برگردیم چون هوا هم  سرد تر شده بود و ما هم باید بر می گشتیم .شما تمام راه خوابیدی ولی هنوز کمی تب دار بودی و درست بعد از این که درب خونه مامانی رسیدیم بالا آوردی و حسابی مامانت را گلاب باران کردی .من کمی کلافه شدم و از طرفی بعد از بالا اوردنت کمی سر حال شدی و شروع کردی به حرف زدن با باباسی و بقیه و از سفر تعریف می کردی .

niniweblog.com

 

راستش را بخواهی خیلی ناراحت و در گیر بودم و بیشتر به خاطر حال ندار بودنت بود و این که چرا چند وقتی بیماری به شما روی آوردی انشاءاله که سلامت باشی گل گلابم  .نگرانناراحت

در راه بازگشت هوا خیلی دیدنی شده بود و همه جا رو مه گرفته بود مخصوصا مسیر  رفت به سمت سرعین  خیلی خیلی شلوغ شده بود و ما خیلی شانس اوردیم که مسیر ما خیلی بهتر بود ولی مه همه جا رو گرفته بود و ماشینها خیلی ارام و با احتیاط  حرکت می کردند و اگر کوچکترین بی احتیاطی می شد تصادف رخ می داد ولی خدا رو شکر که همگی به سلامت رسیدیم شمال .

اینم خاطره سومین مسافرت رادین به سرعین خوش به حالت و انشاء اله که همیشه سفر های خوب بری.

عکس رادین خان و بابا و مامان در راه رفتن به سرعین

 عکس بالا در مسیر رفتن به سرعین در گردنه حیران گرفته شده و همینطور که از عکس معلومه هوا مه الود است .

رادین تو رستوران نشسته در حالی که بی حاله .مادر به قربون چشمان تب دارت بره گل عزیز مادر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)