رادین میرزاییرادین میرزایی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

رادین گل بی همتای زندگی

رفتن رادین به سرعین و آب گرم برای سومین بار

٩ فروردین به همراه بابا علی و مامانی و دایی محمد و دایی مهدی عازم  رفتن به سرعین شدیم هوا نسبتا خوب بود و حال اقا رادین چندان مساعد نبود و کمی تب داشتی من راضی به رفتن نبودم ولی گاهی اوقات باید تسلیم شرایط باشی . با دادن داروها به  پسرم و بهتر شدن حالت راهی شدیم . ما از راه استارا به سرعین  رفتیم و از مناظر طبیعت خیلی  لذت بردیم ولی هر چه به اردبیل و سرعین نزدیک می شدیم هوا کمی سرد تر می شد . حدود ساعت ٤ به سرعین رسیدیم و من به همراه رادینی و مامانی  به اب گرم سبلان رفتیم  . مامانی خوشحال بود چون برای پاها ی مامانی این آب گرم لازم بود .بر خلاف همیشه هوا افتابی و خوب بود و من خیلی خوشحال شدم چون...
17 فروردين 1392

سالگرد عقد مامان و بابا مبارک و ( دعوت شدن به مهمانی )

  امروز پنج شنبه ٢٤ بهمن ١٣٩١ است و ما به  مهمونی عمو صفا و نداجون دعوت شدیم  من به همراه آقا رادین رفتیم و یک کادویی ناقابل برای ندا جون و عمو صفا خریدیم  و با وجود این که همان روز سالگرد  عقد من و بابا علی بود و با همه  مشغله های  عید و خونه تکانی و خرید تصمیم گرفتیم که بدون رادین به مهمانی بریم و رادین عزیزم را پیش مامان جون بگذاریم که البته مامان جون هم برای شما منقل و کباب آماده کرده بود تا حوصله ات سر نرود و با بابا هم تماس گرفت که چرا رادین را نمی بریم پیشش  ولی در لحظات آخر تصمیم من و بابا علی عوض شد و رادین را هم باخودمون بردیم آخه پسر گل من که اذیت و ازاری نداری و پسر خیلی خ...
11 فروردين 1392

ساختن تقویم 92 برای رادین

امسال مثل هر سال دوست دارم یک یادگاری  زیبا از خانواده  خودمان به بقیه اعضاء خانواده بدهیم  . اول  یک سری تحقیقات انجام دادم  و بعد از مدتی بین کارت پستال ، تقویم و  عکس و یک هدیه کوچک تصمیم گرفتم که تقویم  ٩٢ رادین خان را بسازیم و یک تقویم رو میزی برای خودمان و دو تقویم دیواری سفارش دادیم یکی  برای خانواده مامان جون و یکی برای خانواده مامانی که بر روی دیوار نصب کنند و  هر وقت خواستند به تاریخ روز شمار نگاهی بندازند من و بابا علی و رادین گلم را ببینند مبارک باشه . برای  کلیه بچه های فامیل هم برعکس سالهای قبل که هدیه می دادیم تصمیم گرفتیم که مبلغی نقدی تقدیم کنیم  تا به سل...
28 اسفند 1391

خوشحالی رادین برای ماشین خریدن بابا علی

رادین امروز خیلی خوشحاله و از صبح که از خواب بلند شده پشت سر هم از مامان می پرسه پس بابا کی می یاد کی ماشینش رو می یاره آخه بابا علی ماشین جدید خریده . مبارک باشه بابا جونم انشاءاله که ماشین بنز و بی ام وپورشه بخری  شما لایق بهترینها هستی و توانایی و قدرت داشتن بهترینها رو هم داری   چند وقتی بود که بابا علی ماشینش رو فروخته بود و  قرار بود دوباره بخره ولی بهر بهانه ای ماشین خریدن بابا عقب می افتاد ولی الان چند وقتی که  شرایط برای خرید جور شده امروز بابا علی ماشینش رو تحویل گرفته مبارک باشه و به خاطر همین  رادین خیلی خوشحال و راضیه .نمی دونم چرا...
21 اسفند 1391

پیشاپیش سال نو مبارک( از طرف رادین و مامان شبنم)

با آرزوی ۱۲ ماه شادی، ۵۲ هفته پیروزی، ۳۶۵ روز سلامتی، ۸۷۶۰ ساعت عشق، ۵۲۵۶۰۰ دقیقه برکت، ۳۱۵۳۰۰۰ ثانیه دوستی. سال نو مبارک باد رادین و مامان شبنم پیشاپیش سال نو رو به همه مادر ها و پدر های عزیز  ودلسوز تبریک عرض کرده و امیدواریم که در کنار تمام اعضای خانواده سالی پر از خیر و برکت و سلامتی را پیش رو داشته باشید    سبزه: تولد دوباره ، حيات نو و سبز بودن سمنو: ثروت و فراواني و وفور سنجد: عشق سير: دارو و درمان سيب: زيبايي و سلامت سماق: رنگ طلوع آفتاب سرکه قرمز : سن و صبر و عقل سنبل: آمدن بهار و نشان دهنده زيبائي سکه زرد : ثروت ...
20 اسفند 1391

دل رادین برف بازی می خواد ( اولین برف در سال 91 )

مادر به قربون اون نگاه معنا دارت بره رادین در حال درست کردن ادم برفیشه   اینم یک عکس از رادین به همراه دوستش نگار و شیما آدم برفی رادین کامل شده به به چه خوشگل ساختی   اینم آدم برفی سوگل و شیما و سیما  ،  آفرین بچه ها   امروز  پنج شنبه ١٧ اسفند ماهه و از ابتدایی که از خواب بیدار شدیم برف از آسمان می بارید کل دیشب برف باریده بود و حدود ١٠ سانتی برف بر زمین نشسته بود  . رادین گل مامان هم وقتی از خواب بیدار شد خیلی شاد و خوشحال شد وقتی برفها را دید شروع کرد به اصرار...
19 اسفند 1391

اولین باری که رادین با بابا علی میره استخر

  سلاممممممممممممممممممممممممم  سلامممممممممممممممممممممممممم عششششششششششششششششق    مامممممممممممممممممممممممممممان وووووووووووووووووووووووووووووووووووو باببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببا امروز ١٨ اسفند است  هوا  نسبتا سرد و آفتابی است دیشب عمه سمیرا آمد خونه ما و با اصرار زیاد رادین خونه ما موند پسرم اینقدر عمه سمیرا رو دوست داره نگذاشت عمه شب به خونه برگرده  هر چند عمو مهدی این همه راه آمد دنبال عمه سمیرا ولی فایده ای نداشت و هر طور شده عمه را راضی کرد شب پیش ما بمونه  و از آنجایی که عمه سمیرا رادین ...
19 اسفند 1391

خوشحالی رادین برای جشن چهارشنبه سوری مراقب باش گل پسرم

امروز جمعه 10 اسفند است و قرار بود از طرف قالیشویی بیایند و مبلهامون رو بشویند ساعت 1:30 آمدند که همزمان هم عمه سمیرا  با عمو محمد آمدند و برای ما آش آوردند بعد از یک ساعت که خواستند برند شما هم خواستی باهاشون بری و رفتی حالا مامان  و بابا رو تنها می گذاری و می ری باشه ناناسی دلم گرفت....................... ولی  باید بگم اولش مایل به رفتن نبودی و بعد آمدی و گفتی مامان اجازه می دی بابا اجازه می دی و رفتی . رادین جان مراقب باش البته با این سر و صدای ششتشو و نامرتبی و بهم ریختگی خونه  بهتر شد که رفتی بعد از انجام شدن کارها من و بابا شب آمدیم  خون...
12 اسفند 1391

بابا علی روز مهندس متعلق به شماست

روز مهندس بر تمام مهندسان زحمت کش ایران زمین مبارک باشه بالاخص بابای خوبم. بابای  مهربونم ، بابای عزیزم ، بابای زحمتکشم ، بابای خوبم ، بابای گلم ، بابای مهندسم روز مهندست  مبارک امروز ٥ اسفند روز مهندس نامگذاری شده و به همین مناسبت با آقا ناناسی تصمیم گرفتیم برای بابا علی کیک درست کنیم چون بابا علی خیلی کیک دوست داره . بخاطر همین رفتیم خرید و  مواد اولیه کیک و شمع خریدیم و با  رادین کوچولو شروع کردیم به درست کردن کیک و آقا ناناس هم هی با خراب کاریهاش  به مامانش کمک می کرد عزیزم قربون اون خراب کاریهات برم که دو تا از شمعها را آب کردی وقتی روی کیک داغ شمع میذاری همین می...
12 اسفند 1391

روز عشق و محبت مبارک ،قصه عشق برای پسرکم

امروز ٢٦ بهمن به نام روز عشق و محبت نامیده می شه و در این روز تمام عاشق ها و انسانهای با محبت  و دوست داشتنی بهانه ای دارند برای ابراز عشق به معشوقشون البته  این دیدگاه از داستانی انگلیسی نشات گرفته که یک فرمانروا به تمام سربازان دستور جنگ می ده و به آنها اجازه ازدواج را در این دوران نمی ده و البته کشیشی به نام ولنتینو قانون فرمانروا را زیر پا می گذارد و مخفیانه دختر و پسر های جوان را که به هم عشق می ورزیدند  به عقد هم در می یاره و وقتی فرمانروا متوجه این عمل کشیش می شه دستور کشتن ولنتینو را صادر می کنه و از آن روز به بعد روز کشته شدن ولنتینو را روز ولنتاین  ، روز عشق و محبت می ن...
11 اسفند 1391