ماجرای رادین و آب پاشش

داستان رادین و اب پاشش داستان شیرین و جالبی البته برای  خود رادین و هم برای مامان رادین است ولی نه همیشه  و شاید نه چندان شیرین برای اطرافیان باشه .

رادین دردانه مادر  تقریبا از دو سالگی عاشق آب پاشیدن شد  که این مسئله از خونه مامان جون شروع شد وقتی با آب پاش به گلهای گلخونه آب می داد  و رادین این صحنه های جالب رو مشاهده می کرد کم کم علاقه مند  به آب بازی شد به طوری که هر زمانی که به خونه مامان جون میرفتیم بدون استثناء سراغ آب پاش رو می گرفت و این  داستان تنها به خونه مامان جون ختم نمی شد بلکه  خونه مامانی و حتی خونه خودمون هم کشیده شد و گاهی هم که در جایی آب پاشی می دید اصرار زیادی می کرد که می خواهم آب پاشی کنم .

حالا که رادین سه سال و سه ماهش هست این مسئله همچنان ادامه دارد البته شدت آن کم  و کمتر شده و سعی ما برای کنترل بازی رادین این بود که در روزهایی که هوا آفتابی بود و برای پارک رفتن مساعد با آب پاش به پارک می رفتیم تا گلها را اب پاشی کنه تا وسایل خونه از آب بازی رادین در امان بماند چون آب پاشیدن رادین در منزل تنها به گلها ختم نمیشد .آقا رادین همه جا رو اب یاری می کرد هرچند که در ابتدا قول میداد که وسایل منزل را آب پاشی نکنه ولی قولهایی اقا ناناس بیشتر از ٥ دقیقه دوام نداشت و بعد از یک ربع تمامی وسایل از مبلمان و فرش و بوفه و درب و  کمد و غیره همه و همه آب پاشی می شدند گاهی با اطرافیان بر سر این مسئله کش مکش و درگیری ایجد می شه ولی چه باید کرد باید مدارا کنیم تا با گذشت زمان  این مسئله کم و کمرنگ تر شود .

امسال سالی بود که این مسئله کمتر خود را نمایان کرد هر چند چند باری ظاهر شد ولی با بزرگ تر شدن رادین و مشغول شدن به دیدن کارتون و نقاشی و  اسکوتر بازی و بازی با دوستان انشاءاله که کمرنگ تر شود الهی مین .

این هم داستان شیرین و جالب البته بیشتر برای خود رادین بود چون با آب پاشیدن لذتی را در رفتار و چشمانش می دیدم که دلم نمی آمد مانع شود.

آخه  خانواده هایی مثل ما که ر آپارتمن زندگی می کنیم و بچه های ما از آزادی عمل کمتری برخوردارند چگونه باید تخلیا جسمی شوند اگر در مقابل تمامی بازی های آنها بیاستیم که نمیشود .من به شخصه البته بیشتر در منزل خودم اجازه خیلی کارها را به رادین می دهم که شاید خوشایند خیلی ها نباشد .

مثلا به رادبن اجازه  جاروبرقی زدن و ظرف شستن ؛ لباس شستن و حتی بخارشوی زدن البته با احتیاط و نظارت خودم را میدهم .در گردگیری به مامانش همیشه کمک می کنه .در  درست کردن غذا سرکی می کشه . خمیر بازی و درست کردن کباب و به سیخ زدن خمیرها و حتی خیاطی البته با قیچی مخصوص بازی بچه ها و خیلی خیلی کارهای دیگه که خیلی ها براشون خوشایند نیست .

این نظر شخصی منه و شاید باری خیلی ها قابل قبول باش و شاید هم نباشه از دیدگاه من باید به بچه آزادی عمل داد تا استعداد و نبوغش را شکوفا کنه و نکته مهم اینه که باید تحت نظارت شخصی مادر این کارها انجام بشه تا خطری برای کودکان نداشته  .

رادین رفته ماهی عید بخره

قربونت برم عزیزم

رادین با آب پاشش بالای سرسره

رادین گلم داره به گل  اب میده

رادین گلم در کشمکش با مامانی بر سر آب پاشش