تحقیقات مادر برای کلاس زبان پسرم

چند وقتی است که سر مامان شبنم خیلی شلوغه آخه مامان برای کلاس زبان شما شروع به جستجو و تحقیق کرده و اگر خدا بخواهد می خواهم روی زبان شما سرمایه گذاری فکری و معنوی به صورت جدی رو شروع کنم .

البته مامان از ابتدای تولد آموزش زبان را به شما  آغاز کرده ام و تا حالا که ٣ سال و ٤ ماهه هستی بیش از ١٠٠ لغت را می دانی و جملات روزمره را تا حدود بسیاری متوجه می شوی .

 سعی و تلاش مامان بر این است که زبان انگلیسی را به صورت فشرده و بیوقفه ادامه بدهی و با توجه به تحصیلات مادر در زمینه زبان و زبانشناسی  ومطالعاتی که در این زمینه داشتم لازم میدانم متذکر بشم که بهترین زمان یادگیری زبان دوم به کودک از ٣ سالگی است و به همین دلیل چند ماهی است که تحقیق و جستجوی خود رااز آموزشگاههای زبان و مهد های زبان و باشگاههای مادر و کودک و فرهنگسراها ‌آغاز کردم .

 مامان به تمام فرهنگسراهای کرج از طبرستان ،کوثر ،مهر جوان و شاهد و غیره و  مهدهای اطراف منزل که تقریبا ١٠ تایی می شد سر زد و با تمام مربیان مهد ها مشاوره انجام داد . یک جستجوی فشرده را در اینترنت آغاز کردم و با چند تا از اساتید محترم دانشگاهییم  درباره چگونگی کلاسهای شما مشورت کردم .

یک روز با اقا رادین به خانه مادر و کودک جهانشهر رفتیم و آقا رادین با محیط آنجا آشنا شد و ٢ ساعتی را در آنجا مشغول بازی و آموزش بود .یک سری هم به موسسه استعدادیابی جهانشهر زدیم و با مدیر آنجا نشستی داشتم و حسابی راجع به پیشرفت  فرهنگی و آموزش شما در زمینه ریاضی و  تجربی صحبت کردم .به همراه رادین به بیش از ١٠ مهد زبان سر زدیم تا رادین با محیطهای آنها بیشتر آشناشود و بعد از تمام اینها تصمیم گرفتم که شما را برای ٢ روز در هفته به کلاس زبان در مهر شهر که نسبت به تمامی این موردها  از نظر آموزش و فرهنگی و نو اوری و خلاقیت بهتر بود بفرستم و  از همه مهمتر یک محیط تمیز و جدید و با فضایی سبز داره که کودکان همسن و سال شما در آن احساس غریبی و دلتنگی و دل زدگی نمی کنند و بیشتر زوق و شوق آمدن به کلاس  با آن فضا در آنها تقویت می شه .

درضمن تمام بچه ها در آنجا از نظر فرهنگی در یک سطح هستند و  در کنار کلاست یک پارک زیبا به نام هامون است که بعد از کلاس حتما یک ساعتی را با دوستانت در آنجا مشغول تاپ بازی و سرسره و... غیره می شیو با این تفسیر بعد از کلاس احساس خستگی و دلزدگی نمی کنی و شاد تر می شوی .

کلاس شما یک کلاس پر از شادی و خنده به همراه نقاشی و شعر خوانی و خمیر بازی و سفالگری است و از همه مهتر اموزش زبان بیوقفه است .شما کلاست را از ١٠ تیر ماه شروع کردی و به مدت یک ماه هفته ای ٢ بار است البته من بیشتر مایل بودم هفته ای سه روز که قرار شده از ابتدای مهر سه روزه بشه .

مامان هم در طی این مدت که شما در کلاس هستی به مطالعه می پردازه و در بیرون کلاس منتظر می شم تا کلاست تمام بشه .بعضی وقتها با مادرها در موارد رشد و نمو شما همصحبت می شیم و از تجربیات  برگذاری کلاسهای مختلف در جاها و مکانهای مختلف آشنا می شوم .

 استعداد چیزی است که در جوانی پیدا می‌شود، اگر آن را تربیت کردید و درصدد تقویت آن برآمدید مانند بذری که در مزرعه خوب کاشته شده باشد، محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتید و آن را تربیت نکردید مانند تخمی که در زمین شوره‌زار افتاده باشد، از بین می‌رود و محصول نمی‌دهد.

آموزش و پرورش البته مهم است، ولی زندگی کردن خیلی از آن مهمتر است. بنابراین هدف آموزش و پرورش صحیح باید در مرحله اول بهبودی وضع زندگی باشد.

مبارک باشه رادین گلم اولین ورودت به اولین کلاس در زندگیت

و اما برخورد رادین در اولین جلسه کلاس زبان :

رادین شاهپسرم در اولین جلسه کلاسش علی رغم این که از تمامی بچه ها یک سال کوچکتره ولی چند گام هم جلوتره .وقتی به کلاس رفتی حتی یک بار هم از کلاس بیرون نیامدی و اصلا و ابدا گریه و نق هم نمی زدی خیلی راحت به من گفتی مامان شما بیرون منتظر باش بعد از کلاس می یام پیشت و من هم به شما اطمینان دادم که بیرون کلاس هستم تا ترس و دلهره نداشته باشی و با خیال راحت سر کلاس بشینی و با بچه ها همراهی کنی آخه مدیر کلاست گفت اگر سر کلاس نشینی اجازه ثبت نام نداریم ولی خوشبختانه عزیز دل من خیلی خیلی با این مسئله کنار آمدی.مامان دو بار با باز شدن در خودم را بهت نشون دادم که خیالت راحت بشه  ولی در جلسات بعدی دیگر بعد از شروع کلاس همدیگر را نمیدیم.

مامان خیلی خوشحاله که تونستم علی رغم وابستگی روحی که به من داری با این اولین مورد آموزشی شما به راحتی به چالش بیام و از این بابت خدا را شکر می کنم که علی رغم این که در نگهداری روزمره شما دست تنها بودم وفقط برای  کارهای مهمم شما را از خودم حتی برای یک لحظه دور نکردم  و در تمام لحظات از جمله کارهای بانکی و بیمه ای و نمی دانم هر کاری که در کرج بود شما را با خودم می بردم و همراه من بودی و البته که شیطنت و بازی گوشی هایت هم بیشتر و بیشتر میشه ولی چاره ای نیست بیکسی همین است عزیزم وتنها امیدم خداست که به من توان مبارزه با ناملایمات را میدهد و  همیشه از خدا صبر و شکیبایی در برابر شیطتنهای شما را می خواهم و خدا را شکر  طوری شما را تربیت کردم که در همه جا گلیم خودت را از آب بکشی و سربلندم کنی .در کلاس شاهد گریه کردن بچه هایی بودم که از شما چند سال بزرگتر بودند و با این حال حاضر نبودند سر کلاس به تنهایی بنشینند و حتما باید مادرهاشون در سر کلاس باشند.

بزرگی می فرماید:

اگر به فرزند کمی محبت نشان بدهید، وی صدچندان به شما مهر خواهد ورزید.

دوستت دارم پسر عزیزم مهربونم امید زندگیم  که با مامان همکاری  به موقع را داری و این هدیه را خدا از همان ابتدای تولدت به شما داد تا همیشه به من آرامش دهی تا از دلنگرانیهایم کم و کمتر شود امیدوارم که در همه موارد زندگیت چنین باشی .

در این جا لازم می دانم که از مامانی تشکر بیشایبه کنم که هر وقت به تهران میرم و به دنبال کارهای اداری وخرید میرم از شما ساعتهابه بهترین نحوه نگهداری می کنی خدا عمر باعزت به ایشان بده که من  را در سختی ها تنها نگذاشته و نمی گذارد و هر زمان لازم میدانم حتی به کرج می آیند و از شما ساعتها در منزل نگهداری می کنند .مامانی دوستت دارم خیلی زیاد زیاد و زیاد ................

مامانی عزیز خدا عمرت بدهد و انشاءالله که رادین جبران محبتها را در آینده بکنه  هر چند شما همیشه بیمنت هستید من هم به عنوان دخترت از شما تشکر و قدردانی می کنی خدا پشت و پناهت باشد و امیدوارم که گل خنده از روی لبتهایت نرود و همیشه سرحال و  سر زنده باشید .

این هم اولین عکس رادین در سر کلاس  با اولین مربی عزیزش:

من و بابا علی برای رادین در اولین کلاسش  به عنوان هدیه یادبود یک  تاپ مدل بسکتبالی گرفتیم چقدر  برازنه شماست عزیزم شیک پوشم

البته می خواستیم کیف و کلیه لوازم کلاس از مداد رنگی و غیره را بگیریم ولی شما تمامی این وسایل را داشتی و من مداد رنگی دوران دبستان خودم  را برایت به یادگار نگه داشته بودم تا استفاده کنی و دوست دارم در اولین کلاس ان را ببری مبارک باشه گلم

عکس رادین در حیاط خونمون قبل از رفتن به کلاسش

عزیزم خیلی خیلی خوشحاله

رادین سرحال قبل از شروع کلاسش

رادین بعد از کلاس مشغول خوردن تغذیشه

خانم مربی رادین خیلی خیلی مهربونه و رادین رو خیلی خیلی دوست داره و رادین هم خانم مربیهایش را خیلی دوست داره

عکس اولین نقاشی رادین پسر مهربونم در سر کلاس

ببینید چقدر زیبا  رنگ آمیزی شده ( یک قورباغه است با دست و پای کوچولو )

مادر به قربون اون دستهات بره با اون انتخاب زیبای رنگت

مامان ببین اگه گفتی اون خط آبیه بالای سرش چیه ؟..............

خوب چیه مامان ؟ می دونی چیه مامان راهه قورباغه را بستم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آخه چرا مامانی ؟

تا فرار نکنه ................

عکس رادین در پارک کنار محل کلاسش که همیشه نیم ساعت قبل از کلاس در اون جا مشغول بازی می شه و  کم کم یک ساعت هم بعد از کلاس دوباره توی پارک بازی می کنه تا خسته بشه و راضی بشه بریم خونه

پسر مامان شجاع از چه پله هایی بالا میره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینم عکس رادین با دوست جدیدش کیانوش که با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کنه

خدا به شما دو عزیز توان و قدرت بدهد که از نوه کوچکتان نگهداری می کنید واقعا آفرین و صد ماشاءالله به شما باد .

عکس رادین بعد از کلاس زبان در پارک

پسرم چه ژستی گرفته با اون عینکش

بچرخون رادین با تمام زورت بچرخون مامانی

رادین جون موهاش رو خیس می کنه تا خنک بشه

 رادین عاشق اسکیت کردنه همیشه به بچه هایی که در حال اسکیت کردن هستند به طرز خاصی نگاه می کنه

انشاءالله که زمان مناسب برسه برات اسکیت تهیه می کنم ولی عزیز مادر باید کلی تمرین کنی و از زمین خوردن نترسی و به کلاس مناسب بری تا بتونی خوب یاد بگیری

هر زمین خوردن تو را یک پله  برای رسیدن به هدف نزدیک تر می کنه و توان و نیروی جسمی تو را به چالش می کشد .