مارکوپولوی مسافر شمال
باز هم سفر اما متفاوت با دیگر سفرها با افرادی مهربان و خوش سفر وکسب تجربه ای جدید
روز چهارشنبه ٢٦ تیر ساعت ١صبح به همراه خانواده دوست عزیزمان عمو خالق راهی سفر شمال شدیم . ما از خانواده عمو خالق دعوت کردیم به عنوان مهمان تشریف بیاورند و با ما همسفر شوند تا روز جمعه آنجا بودیم و سعی کردیم تا به مهمانهای جدیدمان خوش بگذرد .
در طی ٢ روزی که آن جا بودیم دوستانمان را به دریای انزلی بردیم و کلی شنا کردیم در روز دوم به ماسوله رفتیم و از روستای زیبای ماسوله دیدن کردیم برای خانواده عمو خالق خیلی جالب بود چون اولین بار بود به ماسوله می آمدند و بعد از ظهر هم به ییلاقات ماسال رفتیم البته رادین گل مامان در ماسال از شدت خستگی خوابش برد و بعد از باز گشت شب هنگام حدود ساعت ١١ شب راهی کرج شدیم .
در این سفر رادین با حامد جون که چقدر پسر ماه و نازنینی است حسابی سرگرم بود و در کنار ساحل حسابی شنا کردند و با اسباب بازیهایی که رادین از خونه با خودش آورده بود بازی کردند ، کلی شن بازی کردند و حسابی با بابا علی توی آب شنا کردی .
حامد جون پسر خیلی آرومیه و خیلی هوای رادین را داره و همه جا مراقب رادین بود و البته رادین هم دوستش را خیلی خیلی دوست داره و هر وقت می خواهیم پارک و یک مکان تفریحی بریم به من می گه مامان زنگ بزن حامد اینها هم با ما بیایند .
عکسهای رادین در این سفر به همراه دوست مهربونش حامد جووووووووووووووووووووووووووووووون در کنار ساحل دریا در جای همیشگیمون .
خانواده عمو خالق بسیار بسیار محترم و مهربانند و در این چندین سفری که با همدیگر همسفر بودیم خیلی خیلی به ما خوش گذشته و امیدوارم این دوستیمان همیشه بر قرار باشد البته هم خود عمو خالق هم خانومشون بسیار مهربان و شایسته و محترم هستند و بسیار فرزندان لایقی دارند من جمله حدیثه خانم و اقا حامد ٦ ساله که همبازی بسیار خوبی در سفر ها برای رادینه .
اینم عکسهای رادین با بابا علی در روستای زیبای ماسوله