شیرین بازیهای رادین در 3 سالگی
امروز ١٣ بهمن است و ٢ روز دیگه رادینم ٣ سالش تمام می شه در این مطلبی که می خواهم به یادگار برای پسرم بنویسم سعی می کنم تا جایی که به خاطر می آورم کارها و رفتارهای دلنشین و بامزه ای که در یک سال گذشته از رادین سر زده را به رشته تحریر در بیاورم تا بعدها با خواندن آنها بتونه گذری بر خاطره ها بیاندازد و شادی و خنده بر لبانش بنشیند .
امروز رادین یک سری به کشوی مامانش زده و یکی از لاک های من رو بر داشته هر چند من در خانه خیلی حواسم به رادین هست و یک لحظه هم نمی گذارم دور از نگاه من باشه بهر حال این خصلت بچه ها هست که سراغ چیزهای جدید و نو می روند و از آن جا که رادین گل مامان علاقه خاصی به وسایل آرایشی داره هرزگاهی به سراغ اونها می ره و صورت و و دستهاش را با سایه ها رنگ به رنگ می کنه .امروز هم بعد از این که چند بار لاک ها را ازش گرفتم و درهاشون را محکم کردم باز هم یکی را باز کرده و شروع کرده به لاک زدن موهای بابا علی که خوابیده بود تا من متوجه شدم چند دقیقه طول کشید که حسابی موهای باباش رو مشی کرده بود و یک ربعی طول کشید تا تونستیم همش رو پاک کن ای پسر ناقلای مامان .
بقول بابا علی :
آخه ناناس آخه پسر مهربون محبتت را قربون این چه کاریه گل گلاب قربون اون انگشتهای هنرمندت برم , نقش آفریدی اون هم کوبیسم .
رادین در کارهای خونه خیلی به مامانش کمک می کنه و علاقه خاصی به ظرف شستن داره البته چه عرض کنم که اگر نشوره مامان هم زودتر کارهاش تموم می شه و هم کمتر خودش رو خیس می کنه .البته خونه مادر بزرگهاش هم از این شیرین کاریها می کنه به قول خودش دارم :
کمک می کنم ببین چه قدر تمیز می شورم ببین زود تموم بشه بریم بازی
اینم عکس پسری حین ظرف شویی .
الهی قربون اون زبون بچگونت برم که این قدر شیرین زبونی قند و عسل مامان
در همه جا هم اماده کمک هستی میخواد خونه خودمون باشه یا مامانی و یا مامان جون فرق نمی کنه .
رادین گل مامان مسئولیت آب دادن به گلهای خونمون را هم بر عهده داره و هر روز دوست داره به گلها آب بده اما هرزگاهی هم شیطونیش گل می کنه و پرپرشون هم می کنه و هر وقت از کنارشون رد می شه یک ضربه جانانه بهشون می زنه آخه پسرم گناه دارند ببوسشون ، نازشون کن .
البته برای دلخوش کردن دل مامانش بعضی وقتها نازشون می کنی بوسشون می کنی دورت بگردم عزیز دل من با این محببت .
علاقه رادین به آب پاشی از خونه مامان جون از 2 سالگی شروع شد و وقتی مامان جون با آب پاش به گلها یش آب می داد رادین هم کم کم شروع به دست گرفتن آب پاش کرد و هنوز که هنوزه علاقه خاصی با آب پاش داره و همه جا را آب یاری می کنه از دیوار گرفته تا میز و .... و بعدش دستمال به دست همه را پاک می کنه البته چه پاک کردنی . می خواهی به مامان کمک کنی در و دیوار و مبلها را تمیز بکنی که ای وای هی کار مامان زیاد می شه هی مامان زو تو زحمت می اندازی تا باشه از این زحمتها .
هرزگاهی رادین خان و دوستش صوفیا به قول خودش عسلی که همبازی می شن شروع می کنند به کاغذ و دستمال خرد کردن و توی کاسه های رنگ برنگ ریختن و هی با قاشق هم می زنند و به قول خودشون دارند غذا درست می کنند و همه جای خونه کاغذ و دستمال کاغذی می ریزند,غذا درست می کنم مامان برات بریزم .
غذا می فروشیم غذا می فروشیم . چی می خوری مامان ؟ بفرمایید رستوران ما , غذا آماده است بفرمایید بفرمایید .مگه می خواهی رستوران راه بندازی
در خمیر بازی هم هی با سیخای چوبی کباب درست می کنی و همه جا رو تقریبا با خمیر چرب می کنی و کار مامان چند برابر و باز هم برای مامان کباب سیخ می زنی ای بنازم به این بازی کردنت .
کبابی آی کبابی کباب چند می فروشی ؟ قربون سیخ زدن کبابت برم
رادین گل گلدون مادر
رادین شب مهتاب مادر
رادین وجود ناب مادر
رادین نسیم پاک مادر
بعلاوه در کشیدن جاروبرقی و بخار شوی زدن هم نقش اصلی را ناناسی اجرا می کنه نسوزونی خودت را مامان، مراقب دست و پات باش.
البته مامان هم بهت اجازه میدم که همه چیزها را امتحان کنی و بتونی در هر چیزی که علاقه نشون می دی تجربه کسب کنی تا کنجکاویت بر طرف بشه , آخه این عقیده مامان شبنمه که همه کارها را تجربه کنی تا علاقه و حس کنجکاویت لبریز و لبریز تر نشه و بتونی خودت رو تخلیه کنی همه به مامان می گن چقدر حوصله داری چه قدر انعطاف داری ولی آخه اگه بدونند تو چه بچه باشعور و مهربونی هستی هیچ وقت این حرفها را نمی زنند .
شامپو در انواع و اقسام مختلف با عروسک های متنوع از علایق دیگه رادین گلمه . بعضی روزها هوس می کنی تمام شامپوها را از حمام بیاری بیرون و شروع به باز کردن درهاشون و به طبع آن روی مبل و فرش و زمین هم بریزی آخه من با این پسر خراب کارم چه بکنم .
رادین من در سن سه سالگی توانایی روشن و خاموش کردن و رفتن در فایلهای موزیک و عکس و برنامه نقاشی را داره البته این کارها را از ٢ سالگی انجام می داد ولی حالا کاملا مسلط شده و می تونه کارهایی مثل کوچک کردن عکس و رفتن توی فیس بوکش و نقاشی کردن و رنگ آمیزی و پاک کردن و خلاصه خیلی از مهارتها را یادگرفته آفرین به هوش خوبت پسرم .
این موارد خلاصه ای از چندین شیرین کاریها و بازی گوشی های ناناس مامان هستش باشد در یادها به ثبت برسد .
سعی مامان بر اینه که تا انجا که در توان و در محدودیت زمانی هست خاطراتی را برای پسرم به یادگار بگذارم تا با مروری بر انها در آینده ای نه چندان دور سفری به دوران کودکی داشته باشی و در اعماق وجودت لذت و شادمانی غوطه ور بشه الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییی امین با توکل بر خدا .
شب از نیمه گذشته است و تیک تیک ساعت قدمهای خواب را فریاد می زنند
در دلم غوغاست اما خاموشم , آسوده
بیاسای طفلکم , دیدن چشمان معصومت در خواب آرامش قلبی من است
دوستت دارم بمان با من برای همیشه