کودک معصومم روزت مبارک

همه روز روز کودک است

همه لحظه ها لحظات شیرین کودک است

کودکان زلالند به زلالی آب زندگی

کودکان زندگی  می بخشد به زندگیمان

باشد تا قدر این  شریانهای هستی بخش را بدانیم

و الهی  هیچ شریانی در مسیر زندگی آینده اش به بیراهه نرود

دعای رادین در این روز عزیز :

کودکان امید هسنتد ، کودکان زیبایی دلارام وجود پدران و مادران هستند  خداوندا هیچ کودکی را در این دنیای پر تلاطم به حال خود وا مگذار .

رادین با زبان شیرین کودکی وقتی مامان ازت می پرسه که در این روز چه دعایی برای بچه های دیگه می کنی در جواب مادر می گی :

مامانا و بابا ها بچه هارو به شهر بازی ببرند و بگذارند همه بازیها رو سوار بشن .بچه ها را زیاد پارک ببرند یعنی هر روز .براشون لواشک بخرند ، منو پیش سوفیا ببری و هی نگی رادین این و بخور و اونو نخور ..........

عزیزم فدات بشم با اون قلب مهربون و کوچکت که این قدر آرزوهات کوچکه ...........

روز کودکی متفاوت برای عزیزم :

در این روز عزیز ما در شمال به همراه مامانی هستیم و بابا علی عزیزمون به علت مشغله زیاد و بر پایی نمایشگاه یک هفته ای است که از ما دور انشاء اله که هر چه زودتر پیش ما برگرده .

من و آقا رادین یک هفته پیش به علت انجام یک کار اداری به همراه مامانی و بابا علی به شمال آمدیم ولی بعد از ٣ روز و انجام کارمون به خاطر مشغله کاری بابا علی که تا دیر وقت قرار بود برای برپایی نمایشگاه به کرج برگرده و ما تصمیم گرفتیم پیش مامانی بمونیم و موندیم .

باید بگم هوا خیلی خوب بود و کلی به رادین  خوش می گذشت چون حسابی با علی رضای گل که همبازی بسیار بسیار خوبی برای  آقا رادینم هست بازی کردی .چند روز آخر هوا سرد شده و به همین خاطر رفتیم بازار برای گل عزیزم یک لباس گرم خریدم تا پسرم سرما نخوره چون مامان فقط یک دست لباس گرم برات آورده بود و همش نگران بودم و با شروع شدن سرما تصمیم گرفتم تا یک دست لباس در شما برات بگیرم .من شرمنده ام گل مادر چون هوا خیلی گرم بود حتی کولر روشن می کردیم وپنکه رو هم می زدیم و هوا یک هو سرئ شد خیلی غیر قابل باور .ولی به هر حال باید پیش بینی می کردم و باز هم کوتاهی مادر رو ببخش گلکم .

کارین بیا که خوش آمدی عزیزم،

چند روز آخر مهمان عزیزی پیش ما آمد دوست عزیزم حمیده جون به همرا دخمل خوشگلش کارین  و خاله یاسی عزیزمون .

مهمانهای عزیزم چند روزی مهمان من هستند و امیدوارم بهشون خوش بگذره مخصوصا به بچه ها .

هوا هم که سرد شده بود و با توجه به این که خاله حمیده از لباس  پاییزه رادین خوشش آمده بود فردا هم رفتیم برای کارین و رادین از همون فروشگاه  دوباره خرید پاییزه کردیم .

مبارکتون باشه گلهای عزیز و با طراوت باغ زندگی .

به مناسبت روز کودک فردا ی آن روز تصمیم گرفتیم تا روزی متفاوت را برای شما دو گل باغ هستی رغم بزنیم و به کنار دریا رفتیم و کلی بچه ها شن بازی کردند ولی هوا سرد بود و علی رغم میل بچه ها برای آب بازی مانع شدیم تا مبادا سرما نخورید .یک ساعتی کنار دریا بودیم و سپس به طرف بندر انزلی رفتیم ناهار را در رستوران خوردیم و سپس به بازار رفتیم و کلی برای عزیزان مهربونمون  به مناسبت روز کودک خوراکی خرید کردیم.من برای رادین یک چتر زیبا به انتخاب خودش خریدم اینم بک هدیه کوچک از طرف مامانی به شیر مردم ........

فردا به ماسوله رفتیم  آخه خاله حمیده تا حالا به ماسوله نرفته هر چند ما چندین و چندین با  بابا علی قبلا رفته بودبم چقدر هم خوش گذشت و کلی از مناظر زیبا ی کوههای ماسوله استفاده کردیم کلی با صدای بلند شعر خوندیم و داد زدیم و به رسم یادبود لباسهای محلی به تن بچه های عزیز  کردیم و عکسهای یادگاری به مناسبت روز کودک گرفتیم .

اینم عکسهای زیبا ی مناظر دلفریب شمال و صد البته رادین عزیزم به همراه دوست مهربونش کارین خانم:

اینم عکسهایی با لباس محلی برای این که عزیزم هم با سنت گیلان اشنا بشه .

در این جا از بد بودن کیفیت عکسها پوزش می خواهم آخه از روی عکسها  دوباره عکس گرفتم

دو عزیز با ژستهای زیبا

قربونت برم با اون سویی شرته جدیدیت

 دست خاله حمیده درد نکنه بابت کادویی جادوییش برای روز کودک

در این جا هم از عمه سمیرا تشکر می کنم بابت هدیه شون  مرسی عمه سمیرای مهربون که همیشه نسبت به رادین توجه خاص و ویژه داری